پرایس اکشن چیست؟ و انواع آن کداماند؟
1402-03-26
ارسال شده توسط آکادمی کلانتر
577 بازدید

عناوین محتوا
پرایس اکشن چیست؟ و انواع آن کدام اند؟
پرایس اکشن (Price Action) یک روش تحلیل بازار در تجارت معاملاتی است که بر اساس تغییرات قیمت و الگوهای شمعی در نمودارهای قیمتی بر پایه نمودارهای شمعی و دیگر ابزارهای فنی تمرکز میکند. در این روش، معاملهگران سعی میکنند از تحلیل و پیشبینی حرکت قیمتها بر اساس شمعها، الگوها و نقاط قابل توجهی که در نمودارها مشاهده میشوند، استفاده کنند.تکنیکها و الگوهای مختلفی در پرایس اکشن وجود دارند که معاملهگران میتوانند از آنها برای تحلیل بازار استفاده کنند. برخی از انواع پرایس اکشن معروف عبارتند از:
- انواع الگوهای شمعی
شمعها در نمودار قیمتی اطلاعات مهمی را درباره تغییرات قیمت ارائه میدهند. برخی از الگوهای مشهور شمعی شامل معکوس، ادامه و معاملات متمرکز هستند.
- سطوح پشتیبانی و مقاومت
این سطوح مهم در نمودار قیمتی هستند و نشاندهنده نقاطی هستند که قیمت به آنها رسیده و ممکن است در آنجا تغییر مسیر کند. معاملهگران از این سطوح برای تصمیمگیری درباره ورود به یا خروج از معاملات استفاده میکنند.
- خطوط روند
از طریق ترسیم خطوط روند، معاملهگران میتوانند الگوهای روندی را تشخیص دهند و در جهت روند بازار عمل کنند. خطوط روند شامل خطوط روند صعودی (ارتفاعی) و خطوط روند نزولی (نزولی) هستند.
- روشنایی شمع
معاملهگران ممکن است از روشنایی شمعها برای تحلیل و تفسیر نمودار قیمت استفاده کنند. روشنایی شمعها میتواند به عنوان نشانههای خرید یا فروش در نظر گرفته شود.این تنها چند مثال از انواع پرایس اکشن هستند و در عمل، معاملهگران ممکن است از ترکیبی از این روشها و الگوها برای تحلیل بازار استفاده کنند. همچنین، باید توجه داشت که استفاده از پرایس اکشن نیازمند تجربه و تمرین است و برای موفقیت در تجارت معاملاتی، معاملهگران باید بازار را به طور دقیق تحلیل کرده و ریسکها و مزیتهای مرتبط با هر معامله را بررسی کنند.

شناخت کندل
شمعها (Candles) یکی از ابزارهای مهم در پرایس اکشن هستند و در تحلیل نمودارهای قیمتی استفاده میشوند. هر شمع، اطلاعاتی را درباره تغییرات قیمتی در یک بازه زمانی مشخص ارائه میدهد. هر شمع شامل بخشهایی به نامهای بالایی (High)، پایینی (Low)، باز (Open) و بسته (Close) است. در زیر توضیحی کاملتر در مورد هر بخش ارائه شده است:
- بخش بالایی (High)
بیشترین قیمتی که قیمت در طول آن بازه زمانی دست یافته است را نشان میدهد.
- بخش پایینی (Low)
کمترین قیمتی که قیمت در طول آن بازه زمانی دست یافته است را نشان میدهد.
همچنین بخوانید:
چگونگی دریافت زمین رایگان در متاورس
- بخش باز (Open)
قیمت اولیه در آغاز بازه زمانی را نشان میدهد. در نمودار شمعی، این بخش به صورت خط افقی در سمت چپ شمع نشان داده میشود.
- بخش بسته (Close)
قیمت پایانی در پایان بازه زمانی را نشان میدهد. در نمودار شمعی، این بخش به صورت خط افقی در سمت راست شمع نشان داده میشود.شکل و طول شمعها در نمودار قیمتی اطلاعات مهمی را ارائه میدهد. به عنوان مثال، یک شمع طولانی به معنای تغییر قیمت قوی در طول آن بازه زمانی است و یک شمع کوتاه به معنای تغییر قیمت ضعیف است. همچنین، رابطه بین بخش باز و بسته نشان دهنده نیروی خریداران یا فروشندگان در طول آن بازه زمانی است. در نمودار شمعی، اگر بخش بسته بالاتر از بخش باز باشد، شمع به صورت رنگی (معمولاً سبز) نشان داده میشود که نشانگر صعود قیمت است. اگر بخش بسته پایینتر از بخش باز باشد، شمع به صورت رنگی دیگر (معمولاً قرمز) نشان داده میشود که نشانگر نزول قیمت است.با توجه به ترکیب شمعها و توالی آنها، الگوهای مختلفی تشکیل میشود که معاملهگران میتوانند از آنها برای تحلیل و پیشبینی حرکت قیمتها استفاده کنند. برخی از الگوهای مشهور شمعی شامل الگوهای معکوس مانند الگوی “تیر بالا” (Hammer) و الگوی “درخت زیتونی” (Doji) و الگوهای ادامه مانند الگوی “راهرو” (Marubozu) و الگوی “معکوس هاب” (Hanging Man) هستند.

مزایای معامله گری بر اساس پرایس اکشن
معاملهگری بر اساس پرایس اکشن برخی مزایا و موارد مهم را به معاملهگران ارائه میدهد. در زیر، مزایای اصلی معاملهگری بر اساس پرایس اکشن را بررسی میکنیم:
- استفاده از اطلاعات قیمتی مستقیم
با تمرکز بر روی تحلیل نمودار قیمت و الگوهای شمعی، معاملهگران بر مبنای اطلاعات مستقیم قیمت و تغییرات آن تصمیم میگیرند. این روش بدون نیاز به استفاده از شاخصها و نشانگرهای فنی پیچیده از تحلیل قیمت استفاده میکند.
- بررسی روند بازار
با تمرکز بر الگوهای قیمتی و تغییرات شمعها، معاملهگران میتوانند روند بازار را تشخیص داده و در جهت روند عمل کنند. این روش به معاملهگران کمک میکند تا از نوسانات بازار بهره ببرند و بازدهی بهتری داشته باشند.
- تشخیص الگوهای قابل اعتماد
پرایس اکشن به معاملهگران امکان تشخیص الگوهای شمعی قابل اعتماد میدهد که میتوانند به معاملات موفق منجر شوند. این الگوها شامل الگوهای معکوس و ادامه هستند و به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنند.
- مدیریت ریسک بهتر
با استفاده از پرایس اکشن، معاملهگران میتوانند نقاط پشتیبانی و مقاومت را تحلیل کنند و استراتژیهای مدیریت ریسک مناسب را پیادهسازی کنند. این روش به معاملهگران کمک میکند تا سطح ورود، سطح توقف ضرر و سطح هدف را به صورت دقیقتری تعیین کنند.
- انعطافپذیری و سادگی
معاملهگری بر اساس پرایس اکشن به معاملهگران انعطافپذیری بیشتری در تحلیل بازار میدهد. همچنین، استفاده از این روش نسبت به روشهای پیچیدهتر مانند استفاده از شاخصها و نشانگرهای فنی سادهتر است و نیازی به نیازهای فنی پیچیده ندارد.معاملهگری بر اساس پرایس اکشن هرچند مزایای خود را دارد، اما نیازمند تجربه و تمرین است. معاملهگران باید با دقت و شناخت دقیق از الگوها و شرایط بازار، تحلیل خود را انجام داده و ریسکهای مرتبط با معاملات را در نظر بگیرند.
منفیترین نقطه ضعف پرایس اکشن چیست؟
یکی از نقاط ضعف ممکن در استفاده از پرایس اکشن به عنوان روش تحلیل بازار میتواند موارد زیر باشد:
- تفسیر چندگانه
یکی از چالشهای استفاده از پرایس اکشن این است که تفسیر آن ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال، یک الگوی شمعی خاص ممکن است به عنوان الگوی معکوس توسط یک معاملهگر تحلیل شود، در حالی که معاملهگر دیگر آن را به عنوان الگوی ادامه تشخیص دهد. این تفسیرهای متفاوت میتوانند منجر به تصمیمات معاملاتی نادرست شوند.
- نویز بازار
بازارهای مالی ممکن است تحت تأثیر نویزهای کوتاه مدتی قرار بگیرند که ممکن است تحلیل پرایس اکشن را تحت تأثیر قرار دهند. نویزها میتوانند منجر به تشکیل الگوهای مضلّه یا نامعتبر شوند و تصمیمات معاملاتی را تحت تأثیر قرار دهند.
- نیاز به تجربه و تمرین
استفاده موفق از پرایس اکشن نیازمند تجربه و تمرین است. تحلیل نمودار قیمت و تشخیص الگوهای شمعی به مهارت و تسلط معاملهگر بر بازار نیاز دارد. معاملهگران نیازمند زمان و تمرین برای یادگیری و پیشبینی درست تغییرات بازار هستند.
- عدم در دسترس بودن اطلاعات کامل
تحلیل پرایس اکشن بر اساس اطلاعات قیمتی است، اما این روش به معاملهگران اطلاعاتی در مورد عوامل دیگری مانند برخی خبرها، رویدادهای مهم یا شرایط اقتصادی نمیدهد. عدم دسترسی به اطلاعات کامل ممکن است معاملهگر را از درک کامل و دقیق تغییرات بازار باز دارد.در کل، هرچند پرایس اکشن مزایا و کاربردهای خود را دارد، اما مانند هر روش تحلیل دیگری، دارای نقاط ضعف و چالشهای خود است. استفاده از روشهای تحلیل دیگر و ترکیب آنها با پرایس اکشن میتواند به بهبود تصمیمگیری معاملاتی کمک کند.

تفاوت پرایس اکشن و اندیکاتورها
پرایس اکشن و اندیکاتورها دو روش مختلف در تحلیل بازار هستند. در زیر، تفاوتهای اصلی بین این دو روش را بررسی میکنیم:
مبتنی بر دادههای مستقیم
- پرایس اکشن
استفاده از دادههای مستقیم قیمت، معاملهگران را قادر میسازد بر روی تحلیل قیمت و تغییرات آن تمرکز کنند. این روش بر اساس الگوهای شمعی و تغییرات قیمت، تصمیمات معاملاتی را میدهد.
- اندیکاتورها
اندیکاتورها معمولاً بر پایه فرمولهای ریاضی و محاسباتی ساخته شدهاند و از دادههای قیمت برای محاسبه شاخصها و نشانگرهای فنی مختلف استفاده میکنند. این اندیکاتورها معمولاً تاخیری در تأیید یا نفی روند بازار دارند.
تفسیر الگوها
- پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن بر مبنای تشخیص الگوهای شمعی و تغییرات قیمتی است. معاملهگران تلاش میکنند الگوهای قابل اعتماد را شناسایی کرده و بر اساس آنها تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ کنند.
- اندیکاتورها
اندیکاتورها بر اساس فرمولهای ریاضی ساخته شدهاند و نشانگرهایی هستند که بر روی نمودار قیمت قرار میگیرند. معاملهگران از اندیکاتورها برای تشخیص سیگنالهای خرید و فروش استفاده میکنند.
همچنین بخوانید:
معرفی 10 صرافی برتر ارز دیجیتال در ایران
زمانبندی
- پرایس اکشن
استفاده از پرایس اکشن ممکن است به تمرکز بر روی زمانبندی بلندمدت و نمودارهای روزانه و هفتگی بستگی داشته باشد. این روش بیشتر برای تحلیل روندهای بلندمدت و تعاملات بازار استفاده میشود.
- اندیکاتورها
اندیکاتورها معمولاً بر روی نمودارهای کوتاهمدت ترکیب با زمانبندی کوچکتر مانند دقایق و ساعتها قرار میگیرند. این روش بیشتر برای تحلیل تغییرات سریع بازار و سیگنالهای ورود و خروج سریع استفاده میشود.هر دو روش پرایس اکشن و استفاده از اندیکاتورها مزایا و محدودیتهای خود را دارند. بهترین روش برای تحلیل بازار به عنوان معاملهگر، به عواملی مانند استراتژی شخصی، زمانبندی معاملات و نیازهای خاص شما بستگی دارد. معمولاً استفاده از ترکیبی از این دو روش و سایر ابزارهای تحلیلی میتواند به بهترین نتایج منجر شود.

تعریف روند و دامنه معاملاتی
در زمینه معاملات مالی، روند و دامنه معاملاتی دو مفهوم مهم هستند:
- روند (Trend)
روند به جهت عمده یا الگوی حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان اشاره دارد. روند میتواند به صعودی (با قیمتهای بالاتری در طول زمان)، نزولی (با قیمتهای پایینتری در طول زمان) یا خنثی (با عدم تغییر چشمگیر در قیمت) باشد. تشخیص و شناسایی روند در بازارهای مالی برای معاملهگران بسیار مهم است، زیرا میتواند به آنها کمک کند تا در جهت مناسب خرید یا فروش کنند و از تغییرات قیمت بهرهبرداری کنند.
- دامنه معاملاتی (Trading Range)
دامنه معاملاتی به اندازهی تغییر قیمت دارایی در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. به طور ساده، دامنه معاملاتی حداقل و حداکثر قیمتی است که دارایی در آن بازه مشاهده شده است. دامنه معاملاتی معمولاً بین حداقل و حداکثر قیمت روند معاملاتی تعیین میشود. این بازه قیمت ممکن است نشاندهنده تقلبات و حرکتهای روزانه باشد و برای معاملهگران اطلاعات مهمی را ارائه کند. همچنین، دامنه معاملاتی میتواند نشانگر نوسانات قیمت و وضعیت بینش در بازار باشد.در کل، روند و دامنه معاملاتی ابزارهای کلیدی در تحلیل بازار و تصمیمگیری معاملاتی هستند. تشخیص روند بازار و شناسایی دامنه معاملاتی میتواند به معاملهگران کمک کند تا درستی و زمانبندی معاملات خود را بهبود بخشند.
برای دریافت مشاوره با ما تماس بگیرید!
معرفی انواع الگوها و ستاپهای پرایس اکشن
پرایس اکشن شامل مجموعهای از الگوها و ستاپها است که بر اساس تحلیل نمودار قیمت و روند حرکت بازار استفاده میشوند. در زیر، برخی از رایجترین الگوها و ستاپهای پرایس اکشن را معرفی میکنم:
- الگوی دو قله و دو ورشکستگی (Double Top and Double Bottom)
این الگوها زمانی رخ میدهند که قیمت دارایی دو بالا یا پایین به همراه دو بازگشت (ورشکستگی) به یک سطح قیمت خاص را تشکیل میدهد. این الگوها ممکن است نشان دهنده تغییر در روند بازار باشند.
- الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
این الگو شامل سه قله است که قله مرکزی (سر) بین دو قله کناری (شانه) قرار میگیرد. الگوی سر و شانه میتواند نشان دهنده تمام شدن روند صعودی بازار و آغاز روند نزولی باشد.
- الگوی معکوس شمعی (Bullish and Bearish Engulfing)
این الگوها زمانی رخ میدهند که یک شمع بزرگ (شمع انگلف) کاملاً شمع قبلی را فراگیرد و نشان دهنده تغییر روند بازار است. اگر شمع انگلف مثبت باشد، به عنوان الگوی معکوس صعودی شناخته میشود، و اگر منفی باشد، به عنوان الگوی معکوس نزولی شناخته میشود.
- ستاپ و معکوس (Stop and Reverse)
این ستاپها در نقاط خاصی از یک روند قیمتی قرار میگیرند و نشان میدهند که معاملهگر باید موقعیت معاملاتی خود را تغییر دهد. مثلاً ستاپ و معکوس در طول الگوی سر و شانه مورد استفاده قرار میگیرد.
- الگوی فاقد تراز (Rising and Falling Wedge)
این الگوها شبیه به ترازی هستند که به نسبت زمان بیشتر متمایل به صعود یا نزول هستند. الگوی فاقد تراز میتواند نشان دهنده تغییر روند بازار باشد.این تنها چند نمونه از الگوها و ستاپهای پرایس اکشن هستند. با توجه به پیچیدگی و تنوع بازارها، ممکن است الگوها و ستاپهای دیگری نیز وجود داشته باشند. برای بهترین استفاده از پرایس اکشن، تمرین، آموزش و تجربه عملی مهم است تا بتوانید الگوها و ستاپها را به درستی شناسایی کنید و در تصمیمگیری معاملاتی خود استفاده کنید.

اوتسایدبار چیست؟
اوتسایدبار (Outside Bar) یک الگوی پرایس اکشن است که در تحلیل نمودار قیمت استفاده میشود. این الگو زمانی رخ میدهد که نوسان قیمتی یک نوار (شمع) کاملاً شمع قبلی را فراگیرد و همچنین حداقل و حداکثر قیمت نوار جدید از حداقل و حداکثر قیمت شمع قبلی بزرگتر باشد. در واقع، اوتسایدبار نشانگر تغییر قدرت روند قیمتی است و معمولاً به عنوان یک الگوی معکوس مورد استفاده قرار میگیرد.اگر نوار جدید بالاتر از شمع قبلی قرار گیرد، اوتسایدبار به عنوان الگوی معکوس صعودی شناخته میشود. این ممکن است نشانگر تغییر از روند نزولی به روند صعودی باشد.در مقابل، اگر نوار جدید پایینتر از شمع قبلی قرار گیرد، اوتسایدبار به عنوان الگوی معکوس نزولی شناخته میشود. این ممکن است نشانگر تغییر از روند صعودی به روند نزولی باشد.استفاده از الگوی اوتسایدبار به تشخیص تغییرات روند و تصمیمگیری معاملاتی میتواند کمک کند. با این حال، همیشه باید با سایر ابزارها و نشانگرهای تحلیلی همراه باشد و قبل از اتخاذ تصمیم، تأییدیههای دیگر را نیز بررسی کنید.
الگوی اینسایدبار – اوتسایدبار – اینسایدبار (ioi)
الگوی “اینسایدبار – اوتسایدبار – اینسایدبار” (IOI) یک الگوی پرایس اکشن است که در تحلیل نمودار قیمت استفاده میشود. این الگو به صورت یک دنباله از سه شمع تشکیل میشود که الگوهای اوتسایدبار و اینسایدبار به ترتیب در یک اینسایدبار قرار میگیرند.این الگو نشان میدهد که بعد از یک روند نزولی، قدرت خرید به مرور افزایش مییابد و نشانگر تغییر به یک روند صعودی است. الگوی IOI میتواند به عنوان یک سیگنال خرید استفاده شود.نحوه شکلگیری الگو IOI به این صورت است:
- اینسایدبار (Inside Bar)
شمع دوم که به عنوان اینسایدبار شناخته میشود، باید بین حداقل و حداکثر قیمت شمع اول (اوتسایدبار) قرار گیرد. به طور معمول، شمع دوم بر روی شمع اول نهفته میشود.
- اوتسایدبار (Outside Bar)
شمع سوم باید به طور کامل شمع اول را در بر بگیرد و حداقل و حداکثر قیمت آن از حداقل و حداکثر قیمت شمع اول بزرگتر باشد. اوتسایدبار نشانگر تغییر قدرت خرید و تقویت نیروهای صعودی است.
- اینسایدبار دوم (Inside Bar)
شمع چهارم که مجدداً به عنوان اینسایدبار شناخته میشود، باید بین حداقل و حداکثر قیمت شمع سوم (اوتسایدبار) قرار گیرد.الگوی IOI میتواند به عنوان سیگنال خرید استفاده شود، زیرا نشان میدهد که قدرت خرید در حال افزایش است و ممکن است روند صعودی آغاز شود. با این حال، برای تأیید الگو، معاملهگر باید سایر نشانگرها و الگوهای دیگر را نیز بررسی کند و بازار را به طور جامع تحلیل کند.

الگوی شمع برگشتی
الگوی شمع برگشتی (Reversal Candlestick Pattern) یک الگوی پرایس اکشن است که نشان دهنده تغییر روند بازار است. این الگوها به صورت الگوهای شمعی روی نمودار قیمت شناسایی میشوند و میتوانند برای پیشبینی تغییرات قیمتی مورد استفاده قرار گیرند.در زیر، چند نمونه از الگوهای شمع برگشتی رایج را معرفی میکنم:
- الگوی معکوس شمعی (Hammer and Hanging Man)
الگوی Hammer و Hanging Man دارای بدنی کوتاه و سایههای بزرگ به یکی از طرفهای بدن شمع هستند. اگر این الگوها در نواحی پایینی بازار (پایان یک نزول) شکل بگیرند، ممکن است نشانگر تغییر از روند نزولی به روند صعودی باشند. در صورتی که این الگوها در نواحی بالای بازار (پایان یک صعود) شکل بگیرند، ممکن است نشانگر تغییر از روند صعودی به روند نزولی باشند.
- الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star) و ستاره شامگاهی (Evening Star)
الگوی Morning Star شامل سه شمع است که شمع دوم در میان دو شمع بزرگ قرار میگیرد و بدنی کوتاه دارد. این الگو نشان دهنده تغییر از روند نزولی به روند صعودی است. الگوی Evening Star نیز مشابه الگوی Morning Star است، با این تفاوت که نشانگر تغییر از روند صعودی به روند نزولی است.
- الگوی سه شمعی (Three Candles Pattern)
الگوی سه شمعی شامل سه شمع است که در کنار هم قرار میگیرند و نشانگر تغییر روند بازار هستند. به عنوان مثال، الگوی توپ و پخش (Bullish and Bearish Engulfing) و الگوی توپ و فرش (Bullish and Bearish Harami) از الگوهای سه شمعی هستند.توجه داشته باشید که استفاده از الگوهای شمع برگشتی تنها به تنهایی کافی نیست و نیاز به تأییدیههای دیگری دارد. همچنین، همیشه باید با سایر ابزارها و روشهای تحلیلی همراه باشد و توسط معاملهگر به طور جامع ارزیابی شود.
برای دریافت مشاوره با ما تماس بگیرید!
پرایس اکشن ال بروکس چیست؟
پرایس اکشن ال بروکس (Price Action by Al Brooks) یک روش تحلیل بازار است که توسط تاجر و نویسنده آمریکایی به نام ال بروکس (Al Brooks) توسعه داده شده است. این روش بر اساس تحلیل شمعهای قیمتی و الگوهای پرایس اکشن در نمودار قیمت استوار است.ال بروکس با استفاده از نمودارهای شمعی و روشهای پرایس اکشن، به بررسی سازوکارهای بازار و شیوه حرکت قیمت میپردازد. وی بر این باور است که اطلاعات لازم برای تحلیل بازار در نمودار قیمت وجود دارد و استفاده از شاخصها و اندیکاتورها اغلب پیچیدگی را افزایش میدهد.به عنوان یک روش تحلیلی، پرایس اکشن ال بروکس بر اصولی مانند تشخیص الگوهای شمعی، ترند خطوط راهنما، سطوح قیمتی کلیدی، تأییدیهها و رفتار قیمت در نمودار تأکید میکند. این روش برای تشخیص ورود و خروج از معاملات، تعیین سطوح استپ لاس (Stop Loss) و ایجاد استراتژیهای معاملاتی استفاده میشود.مهمترین مزیت پرایس اکشن ال بروکس، سادگی و استفاده از اطلاعات قیمتی موجود در نمودار است. با این روش، معاملهگران میتوانند با تمرکز بر روی قیمت و روند بازار، تحلیلهای سادهتری انجام دهند و به تصمیمگیریهای بهتر و دقیقتر برسند.با این حال، یکی از نقاط ضعف پرایس اکشن ال بروکس ممکن است پیچیدگی در شناسایی الگوها و تصمیمگیریهای معاملاتی باشد، زیرا این روش نیاز به تمرین و تجربه زیادی دارد تا معاملهگران بتوانند الگوها را به درستی تشخیص داده و تفسیر کنند. همچنین، تحلیل پرایس اکشن ال بروکس ممکن است زمانبر و نیازمند تمرکز بالا باشد و برخی معاملهگران ممکن است ترجیح دهند از روشهای دیگر تحلیلی استفاده کنند.
پرایس اکشن RTM چیست؟
پرایس اکشن RTM (Range, Trend, Reversal Market) یک روش تحلیل بازار بر اساس پرایس اکشن است که توسط استاد معاملهگری و نویسنده به نام رابرت جیمز (Robert James) توسعه داده شده است. این روش تحلیلی بر روی سه عنصر اصلی بازار تمرکز دارد: رنج (Range)، ترند (Trend) و برگشت (Reversal).

- رنج (Range)
رنج در این روش به منطقهای در نمودار قیمت اطلاق میشود که قیمت در آن بین حداقل و حداکثری مشخص حرکت میکند. در این منطقه، بازار به طور عمده جابجا میشود و ندارد تمایل به حرکت صعودی یا نزولی دارد. معاملهگران با تشخیص رنج و استفاده از روشهای مناسب در داخل رنج، سودآوری میکنند.
- ترند (Trend)
ترند در این روش به جهت حرکت قیمت در بازار اشاره دارد. اگر قیمت به طور مداوم در یک جهت حرکت کند (صعودی یا نزولی)، معاملهگران تمام تلاش خود را برای شناسایی و پیروی از ترند در جهت قیمت میکنند. بازارهای ترندی عموماً احتمال حرکت قیمت در جهت ترند را بیشتر میدهند.
- برگشت (Reversal)
برگشت نشانگر تغییر جهت حرکت قیمت است. زمانی که بازار به سرانجام یک ترند میرسد و نشانههای برگشت در نمودار ظاهر میشوند، معاملهگران تغییر جهت را پیشبینی میکنند و سعی در ورود به معامله در جهت جدید دارند.روش پرایس اکشن RTM تأکید زیادی بر روی شناسایی مناطق رنج، پیروی از ترند و تشخیص نشانههای برگشت در بازار دارد. این روش تحلیلی با استفاده از شمعهای قیمتی، سطوح قیمتی کلیدی و الگوهای پرایس اکشن به تحلیل و پیشبینی حرکت قیمت میپردازد.
دانلود پیدیاف مقاله پرایس اکشن چیست؟ و انواع آن کداماند؟
دیدگاهتان را بنویسید